ابن ملجم نه فقط ، نام فلان جاهل هست
این چنین فکر، بسی ، یک نظر باطل هست
هر کسی زد بر رخ اش ، بند و نقاب تزویر
بی گمان فرد مُزور، به عمل قاتل هست
ریش انبوه و ریا ، کرده بصورت زاهد
تا که خلقی متصور بشوند ، کامل هست
سرزمینم شده تاراج ، بدست دونان
برگدایان چنین ، دزد وطن شامل هست
ابن ملجم زده شمشیر، مَدد جسته زِعلی
او به دینداری خود ، مختصری قائل هست
بی خدا تا که نشیند ، به سَرِ سُفره خلق
ظالمیبوده ، که ازعدل علی غافل هست
من "کیانم" به علی عشق بورزم ، همه
عمر
باورم بوده که مولا ، به همه عادل هست
کیان تبریزی
اردیبهشت 99 نوزدهم رمضان